کد مطلب:102451 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:296

چگونگی پدید آمدن و گسترش فتنه











امیرالمومنین درباره ی چگونگی پدید آمدن فتنه در آغاز و گسترش بعدی آن می گوید:

«انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع و احكام تبتدع، یخالف فیها كتاب الله و یتولی علیها رجال رجالا علی غیر دین الله. فلو ان الباطل خلص من مزاج الحق لم یخف علی المرتادین و لو ان الحق خلص من لبس الباطل، انقطعت عنه السن المعاندین و لكن یوخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث، فیمزجان! فهنالك یستولی الشیطان علی اولیائه

[صفحه 276]

و ینجو (الذین سبقت لهم من الله الحسنی).[1].

بیگمان آغاز پدید آمدن فتنه ها خواستهای بی پایه ایست كه بوسیله ی دیگران پیروی می گردد و حكمهای بی ریشه ی از خود پدید آورده ایست كه در آنها با احكام كتاب خدا مخالفت می شود و كسانی، افرادی را، بر پایه ای غیر از قوانین دین خدا، سرپرست اجرای آن احكام می كنند، در چنین شرایطی اگر باطل از آمیختگی با حق رها می شد، از دید حقجویان پنهان نمی ماند و چنانچه حق از پوشش باطل برهنه می نمود، حتما زبان ستیزندگان از گفتگوهای فریبنده و بیهوده و ادعاهای بیجا درباره ی آن می برید، لیكن از این، مشتی و از این دیگری مشتی برگرفته با هم درآمیزند، پس در این جا است كه شیطان از فرصت فتنه و آشوب فكری پیش آمده سود جوید و بر دوستان و هواداران خود چیره گردد و (كسانی (از این آتش پر از دود سیاه می رهند) كه سرانجام نیكی از جانب خدا برایشان پیش افتاده باشد).

اكنون توضیح كوتاهی درباره ی این سخن بلند:

[صفحه 277]

مردمی كه در نتیجه ی عواملی به جنبش در آمده وضع موجود ناپسند را دگرگون می كنند و وضع تازه ای به جای آن می گذارند، شایسته است به روشنی آگاه باشند كه خود به یك نوزایی و زندگی تازه ای پا گذاشته اند. در این زندگی تازه، با هشیاری ژرف و گسترده، به نشر و گسترش فرهنگی باید دست یازند كه آنان را در مسیر نو به مقصد و هدف پسندیده و مورد نظرشان می رساند.

در این فرهنگ نو و زندگی تازه، بیش از هر چیز سزاوار است فتنه های گوناگون و سرچشمه های آن را بشناسند و بشناسانند و از بالا گرفتن و گسترش آن و افتادن در پرتگاههایش بپرهیزند و پیوسته نگران و بیمناك باشند و نیك بدانند كه آغاز فتنه ها آشكار نیست و چشمان سطحی بین بدان توجه ندارد، لیكن بنابر آموزشهای امیرالمومنین:

1- هواهای شخصی، هوسهای منحرف، خواستهای بی پایه، عقده های سر كوفته، كینه ها، كج فهمیها، برداشتهای خود سرانه از واقعیتها، سطحی نگریها، بینشهای تنگ و اینگونه هواها است كه سنگ بنای فتنه را می گذارد،

2- بر همین مسیر، فرمانها و دستورها و درخواستها و آموزشهای منحرف نیز پیش می روند كه هیچ پیوندی با نیازهای مردم، واقعیتهای موجود و هدف و مقصد انقلاب و مجتمع پویا و دگرگون شده ندارد،

3- این دستورها و فرمانها و آموزشها و برداشتها با كتاب خدا هیچ هماهنگی و توافقی ندارد، لیكن هواپرستان و عقده داران و تنگنظران و بیماردلان آنها را عین احكام خدا و آموزشهای كتابش ادعا می كنند،

4- كسانی كه بدین شیوه ها كارها را به دست گرفته اند، پیوندهای خویشی، روابط دوستانه، عوام زدگی، شخصیت پرستی و خرده حسابهای خصوصی را بر ضوابط و معیارهای قرآنی ترجیح می دهند و بر پایه ای ضد مذهبی و غیر عادلانه از افرادی یاری می جویند كه خواست آنان را بپسندند نه دین خدا را،

[صفحه 278]

5- این كسان باطل خود را برهنه به میدان نمی آورند، بلكه لباس حق بر تنش می پوشانند، در گفتار خود پیوسته از حق سخن به میان می آورند، خود را طرفدار جدی حق می شناسانند و با آمیختن مشتی از حق و مشتی از باطل افراد سطحی نگر و كم آگاه و ساده دل و شخصیت پرست و قشری و كج اندیش را دچار شبهه می كنند و سرانجام تحت تاثیر قرار داده جذب خود می كنند و حتی حقیقت جویان نیز به شبهه افتاده به آسانی نمی توانند حق را از باطل تشخیص دهند،

6- شیطان از آغاز در كمین گمراهی بشر بوده است و خدا او را به عنوان دشمنی كمین كرده و مترصد فرصت به انسانها معرفی كرده است، شیطان به خدا اعلام می كند كه این بندگانت را به گمراهی كشانیده با خود به مغاك جهنم می برم، مگر بندگان یكتو و مخلصت را، پروردگار در پاسخ می گوید: تنها بر آن دسته از بندگانم می توانی چیره شد كه به دنبال گمراهی و گمراهان كشیده شده اند و زمینه ی چیره شدن ترا در خود ایجاد كرده باشند و پرواپیشگان به دنبال تو كشیده نمی شوند.[2] و بهترین زمینه، چنین فتنه های اجتماعی است كه ظاهری مذهبی دارد، لیكن ضد مذهب است، شیطان در چنین مجتمعی حاكم و چیره است و تنها كسانی از این فتنه نجات می یابند كه با چراغ تابناك پرواداری راه هدایت را از میان بیراهه ها بشناسند و به پیش روند.


صفحه 276، 277، 278.








    1. نهج: ط 50.
    2. مضامین آیات 39 تا 45 سوره ی حجر.